واکنش ها در شروع رابطه ایران و عربستان
مطمئنا در یک توافقنامه اصولی مطرح میشود برای اجرا، اگر این اصول که اساس اختلافات است لحاظ و عمل شود، میتوان به آینده آن توافق امیدوار بود، وگرنه مسیر عادی خود را طی نکرده و به قهقرا میرود... دسیسههای عربستان در منطقه متعدد است و او باید چند کار انجام دهد تا حسن نیتش ثابت شود. اول تعطیلی سعود نشنال، دوم توقف جنگ یمن، سوم عدم پشتیبانی مادی و معنوی از گروههای سلفی چهارم جمع کردن مرکز اعتدال؛ اگر این دسیسهها ادامه داشت و روابط هم ادامه داشت باید به همه چیز شک کرد. پس ایران باید دست به عصا جلو رود و اشتباه دولت روحانی در برجام را تکرار نکند.
در پایان این مذاکرات، امروز ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، «علی شمخانی» نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بنمحمد العیبان» وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رییس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین بیانیه سهجانبهای را برای حل مسائل فیمابین تهران و ریاض امضا کردند.
ویدیویی از لحظه امضای توافق ایران و عربستان برای از سرگیری روابط دو جانبه
متن این بیانیهی سهجانبه به شرح زیر است:
در پاسخ به ابتکار شایسته جناب آقای شی جینپینگ رئیس جمهوری خلق چین در حمایت از گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی، بر اساس اصل حسن همجواری و با توجه به توافق ایشان با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتگو بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی و همچنین تمایل دو کشور به حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تاکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویههای بینالمللی، هیأتهای جمهوری اسلامی ایران به ریاست امیر دریابان علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و پادشاهی عربستان سعودی به ریاست دکتر مساعد بن محمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۶ تا ۱۰ مارس ۲۰۲۳ میلادی در پکن با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند.
جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفتگوهای انجام شده بین دو طرف در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ میلادی) از رهبری و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفتگوهای انجام شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند. در نتیجهی گفتگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند.
وزرای امور خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات میکنند.
دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقتنامه همکاریهای امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸خورشیدی برابر با ۲۰۰۱.۴.۱۷ میلادی و نیز موافقتنامه عمومی همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی برابر با ۱۹۹۸.۵.۲۷ میلادی توافق کردند.
سه کشور اراده قاطع خود را جهت بهکارگیری تمامی تلاشها برای تقویت صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی اعلام میکنند.
گفتنی است، روابط دیپلماتیک دو جانبه ایران و عربستان از سال ۱۳۹۴ و در پی اعدام شیخ «محمدباقر نمر النمر» روحانی برجسته شیعیان عربستان و در پی آن ادعای ریاض در خصوص ناامنی پیرامون اماکن دیپلماتیک این کشور در ایران، متوقف شد. حالا و با ازسرگیری روابط دیپلماتیک در سایه اختلافات گذشته و در نتیجه همگرایی موثرتر کشورهای منطقه، مانعی جدی بر سر راه حضور و دخالت رژیم صهیونیستی در امور داخلی کشورهای حاشیه خلیج فارس ایجاد خواهد شد.
به سمت تولد نظم جدید
مجید شاکری: توافق ۱۹اسفند۱۴۰۱ یک تغییر مهم بعد از مدتها رکود در سیاست خارجی ایران بود. پس از خروج آمریکا از برجام، ایران عملا وارد هیچ نوعی از تعهد متقابل با هیچیک از طرفهای منطقهای یا بینالمللی نشده بود. از این بابت اصل این توافق بسیار مهم است. ابتکار عمل این توافق اساسا با طرف چینی بوده و اگرچه بهلحاظ حقوقی ممکن است آن را ادامه مذاکرات ایران و عربستان در عمان و عراق بدانیم(چنانکه از سر احترام در بیانیه نهایی از این دو کشور یاد شده) اما نهایتا آنچه توافق را ایجاد کرده، نیروی محرکهای متفاوت با ادوار قبلی گفتوگو بوده است.در طول ماههای اخیر ایران بارها کوشیده بود بدون رجوع به پروندههای بینالمللی خود خصوصا پرونده ایران-چین و ایران-آمریکا به یک ابتکار جدی در روابط با عربستان، اردن و مصر برسد که بهطور طبیعی نتیجه چندانی نداشت. چراکه این طرفها با علم به موانع پیشروی ایران در ایجاد پیشرفت در 2پرونده بینالمللی اصلی خود، از مذاکرات صرفا برای کنترل حدود تنش با ایران استفاده میکردند نه رسیدن به توافق ایجابی.
نیاز چین به امنیت خلیجفارس این مسیر را تغییر داد. هم در سفر شی به عربستان و هم در سفر هیأت چینی به ایران و هم در سفر رئیسجمهور به پکن، طرف چینی روی ایجاد یک سازوکار امنیتی برای جریان انرژی گذرنده از هرمز تأکید کرد و این تأکید نمیتوانست از یک سازوکار سهجانبه شروع نشود. حتی سخنگوی وزارت خارجه چین در پاسخ به ناراحتی ایران درباره نام برده شدن از جزایر سهگانه در بیانیه مشترک سفر عربستان به این حقیقت اشاره کرد. نهایتا، روابط چین با ایران تحریمشده و چین با عربستان نیازمند به فاصلهگذاری با آمریکای دمکرات، یک موتور محرکه جدی ایجاد کرد. این گفتوگوها به لحاظ تاریخی ادامه گفتوگوهای پیشین بود ولی به لحاظ فنی یک مسیر جدید محسوب میشد.
دقت کنیم که ایران با این تعهد گام اول را برای ورود به یک معامله امنیت خلیجفارس در مقابل اقتصاد با چین(شبیه به معامله ۶۰سال اخیر با آمریکا) برداشته است. تعهداتی امنیتی در مقابل چین نسبت به عربستان برای خودش ایجاد کرده بدون آنکه بدانیم دستاورد این تعهد در اقتصاد دقیقا چیست(شبیه به اشتباه ایران در پرونده روسیه که بدون تعریف ستانده اقتصادی همزمان در سطح سیاسی در جنگ اوکراین موضعگیری کرد).
خیلی مطلوب بود اگر این تعهد با یک بسته اقتصادی خردمندانه بلندمدت بین ایران و چین ترکیب میشد که امنیت خلیجفارس را مابازای یک نقش جدید اقتصادی تعریف کند. با این حال خود ورود به یک نظم جدید، وزن آتی ایران را در محاسبات طرف چینی افزایش میدهد. در واقع ترجیح این بود که این توافق ناشی از ابتکار طرف ایرانی باشد نه طرف چینی ولی همین که حاصلشده هم گام مهمی است و باید بابت آن به همه زحمتکشان در دولت و دبیرخانه خسته نباشید گفت.
2درس مهم از این توافق میتوان گرفت: درس اول، لزوم تکثیر این نوع توافق سهجانبه با حضور چین با کویت و بحرین در جنوب خلیجفارس و با عراق و پاکستان و افغانستان در همسایگی ایران است. ایران نتوانست بعد از تغییر شکل حضور آمریکا در خاورمیانه ایجادکننده یک نظم ایجابی جدید باشد اما میتواند شکل ظهور نظم جدید را کنترل کند یا دستکم در آن مشارکت تاسیسی داشته باشد. نکته اصلی این است که برعکس معامله تمامامنیتی با عربستان، این معاملات حتما باید از جنس یک جدول دادهستانده امنیتی-اقتصادی باشند که خصوصا بر احیای ساختار پرداخت رسمی ایران متمرکز باشد.
درس دوم، لزوم احیای نقش دبیرخانه در سیاست خارجی است. اگر درک کنیم که بازمعماری سیاست خارجی ایران اساسا از سمت ایجاد معاملات امنیت در مقابل اقتصاد است معقولترین جا برای تولید ابتکاری شامل جداول متوازن دادهستانده دبیرخانه شورای امنیت ملی است. در این معنا اولا ارجاع پروندههای اصلی(چین و واشنگتن) به دبیرخانه و ثانیا تقویت نیروی انسانی تضعیفشده آن متناسب با این دو پرونده بسیار ضروری است.
بازتاب از سرگیری رابطه ایران و عربستان در اینفو
واکنش صهیونیستها
با اعلام خبر توافق سیاسی میان ج.ا و عربستان سعودی با میانجی گری چین، مبنی بر برقراری مجدد روابط و فعال شدن سفارتخانه های دو کشور طی دو ماه آینده موجی از تحلیل های ناامید کننده و بشدت نگران کننده در رسانه های اسرائیلی به راه افتاده است که بخش عمده آن ها شامل حمله به نتانیاهو و دولت وی به عنوان عامل اصلی این تراژدی سیاست خارجی دولت جدید رژیم صهیونیستی است. متعاقبا برخی از این گزارش ها ارائه خواهد شد.تجدید روابط عربستان و ایران یک تحول جدی و خطرناک برای اسرائیل و یک پیروزی سیاسی برای ایران است. این ضربه مهلکی به تلاش برای ایجاد ائتلاف منطقه ای علیه ایران است. این شکست بزرگ دولت نتانیاهو است و ناشی از ترکیبی از غفلت سیاسی با ضعف عمومی و درگیری داخلی در کشور است.
کشورهای جهان و منطقه نظاره گر اسرائیل در تضاد با حکومتی ناکارآمد هستند که درگیر خودباختگی سیستماتیک است. قطعا آن کشورها یک طرف را انتخاب می کنند. دولت نتانیاهو یک شکست بزرگ اقتصادی، سیاسی و امنیتی است و هر روز کارهای آن اسرائیل را به خطر می اندازد. ما به یک دولت اضطراری ملی گسترده نیاز داریم که برای بازگرداندن خسارات بسیاری که ایجاد شده تلاش کند.
سرلشگر تامیر هیمن رییس سابق آمان( سازمان اطلاعات نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی) طی توئیتی درباره احیای روابط ایران و سعودی نوشت: ۱. تجدید روابط ایران و عربستان سعودی گواه دیگری بر شکست مولفه انزوای سیاسی ایران در استراتژی کنونی اسرائیل است. چین از این موضوع که جهان غرب به اوکراین مشغول است سوء استفاده می کند، اسرائیل به خودش مشغول است و ما به جای گسترش عادی سازی با آمریکا، شکاف را در اسرائیل بیشتر می کنیم و غرب را از خود دور می کنیم. ۲. دعواهای درونی بس است، آشفتگی عمومی بس است، دنیا درحال عوض شدن است در حالی که ما خودمان را زخمی می کنیم.
شبکه عبری کان 11 رژیم صهیونیستی: بلایی که امروز سر ما آمده است تقصیر آمریکاست. زمانی که انصارالله یمن به آرامکو حمله کرد آمریکایی ها هیچ کاری نکردند. عربستان هم متوجه شد که تنها راه امنیت کشورش توافق با ایران است؛ بدترین اتفاقی که می توانست در این زمان رخ دهد همین توافق است.
مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسیها(FDD) که به شاخه حزب لیکود اسرائیل در آمریکا معروف است طی توئیتی نوشت: «احیای روابط ایران و سعودی در نتیجه میانجیگری چین، باخت، باخت، باخت برای منافع آمریکا است. این نشان میدهد که سعودیها به حمایت واشنگتن اعتمادی ندارند و ایران، فرصت را برای دور کردن متحدان آمریکا و پایان دادن به انزوای بینالمللیاش مهیا میبیند و اینکه چین دارد به بازیگر اصلی سیاست خاورمیانه تبدیل میشود.» میراو میخائیلی رییس حزب کارگر رژیم صهیونیستی در واکنش به خبر احیای روابط ایران و سعودی نوشت: "عربستان سعودی روابط خود را با ایران، بزرگترین دشمن اسقاطیل، تجدید می کند. شکست و غفلت جدی نتانیابو عانل این اتفاق است. نکته اصلی این است که او برای یک "بازدید سیاسی" به رم رفت. این دولت خطرناک زیاد دوام نخواهد آورد، این بسیار واضح است اما سالها طول می کشد تا صدمات عظیمی که به امنیت اسرائیل وارد کرده ترمیم شود."
باراک راوید، روزنامهنگار امنیتی مطرح رژیم صهیونیستی در واکنش به احیای روابط ایران و سعودی: من نمیدانم توافق بین عربستان و ایران چه میشود و آیا اصلاً اجرا میشود (توافقهای مشابهی در گذشته وجود داشته است)، اما اگر این توافق اجرا شود، ضربه سختی به اسرائیل و پیمان ابراهیم خواهد بود. این که در ده هفته گذشته رئیس دولت اسرائیل با چیزهای بیهوده سروکار داشته است و نه با چیزهایی که خودش به عنوان اهداف تعریف کرده است (ایران و عربستان سعودی) قطعا موثر بوده، نیاز به تنظیم مجدد و فوری داریم."
یائیر لاپید نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در واکنش به احیای روابط ایران و سعودی: "توافق عربستان و ایران شکست کامل و خطرناک سیاست خارجی دولت اسرائیل است. این فروریختن دیوار دفاعی منطقه ای است که ما شروع به ساختن آن علیه ایران کردیم. این همان اتفاقی است که شما به جای انجام فعالیت علیه ایران و تقویت روابط با ایالات متحده، تمام روز با جنون اصلاحات قانونی دست و پنجه نرم می کنید."
یولی ادلشتاین، رییس کمیته روابط خارجی و جنگ کنست رژیم صهیونیستی در واکنش به احیای روابط ایران و سعودی نوشت: "در حالی که ما در اینجا مشغول جنگ و درگیری قدرت هستیم، جهان متوقف نمی شود. ایران و عربستان سعودی اکنون بر سر تجدید روابط بین خود توافق کرده اند و این برای اسقاطیل و کل جهان آزاد بسیار بد است. زمان آن فرا رسیده است که بنشینیم، صحبت کنیم و اختلافات خود را حل کنیم تا دوباره متحد شویم و در برابر تهدید وجودی ما متحد شویم. فقط با هم پیروز خواهیم شد!"
عربستان را به آغوش ایران انداختی!
بنکاسپیت روزنامهنگار مشهور اسرائیلی با انتشار این بخش از سخنان نتانیاهو در مراسم آغاز به کار دولتش به توافق ایران و عربستان واکنش نشان داد و در واکنش به خبر احیای روابط ایران و سعودی خطاب به نتانیاهو نوشت: "عربستان را تو به آغوش ایران انداختی! "
شبکه MSNBC
توافق ایران و عربستان خبری است که حقیقتاً منطقه را در بهت فرو برد/نزدیک شدن عربستان به ایران می تواند مشکلات جدی برای اسرائیل و روند عادی سازی روابط با کشورهای عرب خلیج فارس پدید بیاورد/کارشناسان امنیت ملی در آمریکا از نقش چین بسیار نگرانند...
منطقه بدون رژیم صهیونیستی یک رویا نیست
دبیر کل حزب الله لبنان:
هر آنچه در فلسطین اتفاق میافتد بر امنیت، حاکمیت، حال و آینده لبنان تأثیر میگذارد. آیا می توانید امروز فلسطین را در کنار لبنان و بدون رژیم صهیونیستی تصور کنید؟ این یک رویا نیست، بلکه به خواست خدا یک واقعیت در آینده است. پس از یک جنگ تمام عیار در سوریه با یک دستاورد بزرگ روبرو هستیم اما اگر سوریه به دست داعش می افتاد، الان لبنان کجا بود؟ سوریه از منطقه عربی و همچنین فلسطین است، ما نگران این کشورهای همسایه با مسئولیت اخلاقی، ملی و دینی هستیم.
تحلیلی کوتاه
اعلام خبر احیای مجدد روابط ایران و سعودی توسط ایران (دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی) درست یک روز بعد از مصاحبه سفارشی و کاملا تبلیغاتی بنیامین نتانیاهو با شبکه ایران اینترنشنال عملا یک پاتک قوی خبری و رسانه ای بود که از یکسو موجب به محاق رفتن این مصاحبه بدون هیچ نتیجه روشنی شد. از سوی دیگر برخلاف انتظار ماشین جنگ رسانه ای #رژیم_کریا، به جای عمق بخشیدن به جنگ شناختی رژیم کریا در میان افکار عمومی ایرانیان، عملا با معکوس سازی این جنگ شناختی و کشاندن این جنگ به عمق افکار عمومی جامعه صهیونیستی، موج جدیدی از جنگ سیاسی_رسانه ای و تشدید اختلافات داخلی را در این رژیم موجب شد.الحاق عربستان سعودی به پیمان ابراهیم و پروژه تطبیع (عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی) یکی از چهار برنامه اصلی نتانیاهو در بدو تشکیل دولت جدید وی بود. گسترش شهرک سازی در کرانه باختری، اصلاحات قضایی و مبارزه با ایران و انزوای شدید منطقه ای ایران سه برنامه اصلی دیگر وی بود. حال با در نظر گرفتن موارد فوق، کاملا روشن است که یکی از چهار برنامه اصلی وی با احیای روابط ایران و سعودی به محاق خواهد رفت.
از دیگر سو نتانیاهو برای تشدید تنش با ایران و پیشبرد سیاست انزوای منطقه ای آن بشدت نیازمند شرکای منطقه ای خود است که برای این منظور حساب ویژه ای روی عربستان سعودی باز کرده بود که با این احیای روابط عملا تمام این محاسبات به هم خواهد ریخت. دلیل بخش عمده ای از حملات شدید سیاسی به نتانیاهو در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین که از سوی کارشناسان امنیتی و رهبران اپوزیسیون که بلافاصله با اعلام خبر احیای روابط صورت گرفت را باید در همین جا جستجو کرد. نتانیاهو عملا با درگیر کردن اسرائیل در بی سابقه ترین مناقشات داخلی تاریخ خود، عملا بهترین فرصت را در اختیار ایران قرار داد تا به ترمیم و احیای روابط منطقه ای خود اقدام کند.
واکنش کاربران فضای مجازی
توافق تهران-ریاض، حذف آمریکا، نفوذ چین
امین صبحی: دیروز بعد از هفت سال بنبست، رابطه ایران و عربستان در مسیر جدیدی قرار گرفت و تلاشها برای ازسرگیری روابط دوجانبه بعد از پنج دور مذاکره در عراق و عمان، بالاخره به نتیجه رسید و دوره سیطره همسایهگرایی با موفقیت طی شد.
این بازسازی البته مخالفان جدی و مهمی دارد؛ ترمیم رابطه ایران و عربستان حتما برخلاف منافع و تمایل آمریکا در منطقه است بهویژه اینکه عربستان هم دلارزدایی را کلید زده و در عین حال دلار بهتدریج موقعیت غالب خود را در جهان از دست میدهد. در این گزارش مهمترین فکتهای رابطه تهران و ریاض را بعد از یک فراز و نشیب طولانی که از مهر۹۴ با ماجرای منا آغاز، با جنگ یمن تیره و با دخالتهای امنیتی و رسانهای دولت سعودی در مسائل داخلی کشورمان وخیم شد و حالا به ساحل توافق رسیده است را مرور کردهایم؛ توافقی که کلید احیای آن در سفر رئیسجمهور به چین و پیشنهاد طرف چینی به ایران چرخید و قفل این روابط دیپلماتیک با میانجیگری چین گشوده شد.
در جریان مذاکرات فشرده شمخانی و «مساعد بنمحمد العیبان» مسئولان نهادهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی که از ۱۵ تا ۱۹ اسفند در شهر پکن پایتخت جمهوری خلق چین برگزار شد، دو کشور توافق کردند که پس از هفت سال، روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. حالا با این مسیر جدید روابط دوستانه کشورهای منطقه، قطعا مانعی جدی بر سر راه حضور و دخالت کشورهای فرامنطقهای و رژیم صهیونیستی در حوزه غرب آسیا خواهد شد.
روایت شمخانی از رابطه دوباره ایران و عربستان
آنطور که علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی پس از امضای بیانیه مشترک سهجانبه میان جمهوری اسلامی ایران، پادشاهی عربستان سعودی و جمهوری خلق چین در پکن پایان بنبست هفتساله و توافق برای از سرگیری روابط دوجانبه ایران و عربستان را روایت کرده، همهچیز به سفر رئیسجمهور به چین بازمیگردد که برخلاف ادعای غربگرایان وطنی بدون برجام هم روابط زخمخورده ترمیم و دنبال شد.
بعد از سفر بهمنماه سید ابراهیم رئیسی به چین و گفتوگوی شی جین پینگ، رئیسجمهور چین با رئیسجمهور کشورمان، بستر شکلگیری مذاکرات جدید و بسیار جدی میان هیأتهای ایران و عربستان سعودی فراهم شد. گفتوگوهای انجامشده میان دو کشور صریح، شفاف، همهجانبه و سازنده بود. رفع سوءتفاهمها و نگاه رو به آینده در روابط تهران-ریاض، قطعا توسعه ثبات و امنیت منطقهای و افزایش همکاری کشورهای حوزه خلیجفارس و جهان اسلام را برای مدیریت چالشهای موجود بهدنبال خواهد داشت.
شمخانی در عین حال از نقش سازنده جمهوری خلق چین درخصوص حمایت از توسعه روابط کشورها که لازمه رفع چالشها و افزایش صلح و ثبات و ارتقای همکاریهای بینالمللی است، قدردانی و تاکید کرده است: پنج دور مذاکره اولیه انجامشده با عربستان سعودی که به میزبانی عراق و عمان انجام شد در دستیابی به توافق نهایی موثر بود و از تلاش این دوکشور سپاسگزاری میکنم.
امیرعبداللهیان، وزیر خارجه هم در واکنش به توافق ایران - عربستان اعلام کرد که «بازگشت روابط طبیعی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی ظرفیتهای بزرگی را در اختیار دو کشور، منطقه و جهان اسلام قرار میدهد و سیاست همسایگی بهعنوان محور کلیدی سیاست خارجی دولت سیزدهم، با قوت در مسیر درست پیشمیرود و دستگاه دیپلماسی فعالانه در پس تمهید گامهای بیشتر منطقهای است.»
ترکیب سیاست همسایگی و اوراسیاگرایی
سیاست همسایگی باردیگر جواب داد و در مذاکرات پکن ابتکار سازنده منطقهای مطرح شد که اینک به ثمر نشست؛ ترکیب سیاست همسایگی و اوراسیاگرایی هم باعث تقویت همکاریهای اقتصادی و گسترش ثبات و برادری و امنیت درونزا بدون مداخله خارجی میشود؛ این جملات بخشی از واکنش معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور به توافق ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط دو جانبه است که حتما بعد از این تلألو، موجهای مهمی را درپی خواهد داشت.
کمااینکه واکنش دلار به توافق ایران و عربستان هم جالب بود؛ بلافاصله بعد از اعلام رسمی احیای روابط ایران و عربستان، نرخ دلار در بازار غیررسمی کاهشی شد. بنابراین گشایش در روابط بانکی با کشورهای حاشیه خلیجفارس و عرضه وسیع منابع درهم از طریق امارات هم بخشی از نتایج توافق با سعودی است و سفرهای آتی منطقهای رئیس بانک مرکزی دراین راستا ارزیابی میشود.
بنابراین یکی از کلیدیترین شعارهای دولت سیزدهم محقق شده و بازسازی رابطه تهران و ریاض در راستای سیاست همسایهمحوری دولت سیزدهم قابل تحلیل است بهویژه اینکه رئیسجمهور از همان مراسم تحلیف خود بر سیاست همسایگی تأکید داشت و صریحا گفته بود که من دست دوستی و برادری به سوی همه کشورهای منطقه بهخصوص همسایگان دراز میکنم. این خط دقیقا نقطه مقابل سیاست آمریکا برای درگیرکردن ایران با همسایگان خود است که در وضعیت فعلی شکل جدیدی به خود گرفته است.
شوک تلآویو
اما چرا منافع آمریکا در محور درگیرکردن ایران با کشورهای منطقه و بهخصوص ایرانهراسی بود؟ شاید بتوان یکی از دلایل آن را عملیات نجات و پروژه امنیت برای اسرائیل دانست چون روی دیگر دوستی تهران و ریاض، برتخریب منافع رژیم صهیونیستی قرار دارد که میخواهد این گونه وانمود کند که کشورهای منطقه برای حفظ امنیت خود در مقابل ایران، ناگزیر از پناهبردن به این رژیم هستند و با این ترفند امنیت خیالی خود را با قیمت گزافی به عربهای منطقه بفروشد. حالا شاید بهتر متوجه شویم چرا تلآویو و واشنگتن از مخالفان اصلی نزدیکشدن ریاض به تلآویو بودهاند.
این توافق آنقدر مهم بود که دیروز یائیر لاپید، نخستوزیر پیشین رژیم جعلی صهیونیستی هم به آن واکنش نشان داد و علنا گفت که «توافق عربستان و ایران شکست کامل و خطرناک سیاست خارجی دولت اسرائیل است. این فروریختن دیوار دفاعی منطقهای است که ما شروع به ساختن آن علیه ایران کردیم. این همان اتفاقی است که شما به جای انجام فعالیت علیه ایران و تقویت روابط با ایالات متحده، تمام روز با جنون اصلاحات قانونی دست و پنجه نرم میکنید.»
جزئیات بیانیه تهران و ریاض
همچنین دیروز جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دوجانبه و آغاز به کار دوباره سفارتخانههای دو کشور بیانیهای صادر کردند. در پایان این مذاکرات، دیروز (۱۹اسفندماه۱۴۰۱)، بیانیه سهجانبهای در پکن با امضای شمخانی، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی، مساعد بنمحمد العیبان، وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ ئی، عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر شد.
در متن این بیانیه سهجانبه آمده است: در پاسخ به ابتکار شایسته جناب شی جینپینگ، رئیسجمهور خلق چین در حمایت از گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی، براساس اصل حسن همجواری و با توجه به توافق ایشان با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتوگو بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی و همچنین تمایل دو کشور به حلوفصل اختلافات از طریق گفتوگو و دیپلماسی براساس پیوندهای برادرانه و با تأکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاریهای اسلامی و اصول و رویههای بینالمللی، هیأتهای جمهوری اسلامی ایران به ریاست امیر دریابان علی شمخانی، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و پادشاهی عربستان سعودی به ریاست مساعد بن محمد العیبان، وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۶ تا ۱۰ مارس ۲۰۲۳ میلادی در پکن با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند.
در این بیانیه سهجانبه خاطرنشان شد: در نتیجه گفتوگوهای انجامشده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیهایشان را بازگشایی کنند. این بیانیه یادآور شد: وزرای خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات میکنند. این بیانیه افزود: سه کشور اراده قاطع خود را جهت بهکارگیری تمامی تلاشها برای تقویت صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی اعلام میکنند.
توافق تمام آسیایی
ایران و عربستان پس از ۷ سال قطعی روابط با میانجیگری چین و در نشستی در پکن دور از امریکا و اروپا و چهبسا دور از اراده و تمایل آنان برای برقراری روابط توافق کردند. این توافق با استقبال کشورهای منطقه و با عصبانیت کشورهای حامی آشوبهای پاییزی همراه بود. اخراج اینترنشنال از لندن، بستن اینستکس در اروپا، توافق با آژانس و ریزش دلار فردایی در روز تعطیل را باید در همین چارچوب دید. توازن جدید جهانی خارج از یکجانبهگرایی امریکایی با نقشآفرینی چین، محور تحلیلهای ناظران بینالمللی از این توافق است.
پس از هفت سال تنش بین ایران و عربستان سعودی و برگزاری پنج دور مذاکرات سیاسی در عراق، سرانجام یخ روابط در چین آب شد و مقامات دو کشور توافق کردند ظرف دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها را بازگشایی کنند. توافقی که رئیسجمهور چین در آن نقش مهمی ایفا کرد و بیانگر این است که این قدرت نوظهور خود را برای نظم نوین جهانی آماده میکند که تهران و ریاض در آن نقش سازندهای خواهند داشت.
درحالی که همه نگاهها به سمت عراق دوخته شده بود تا ششمین دور مذاکرات سیاسی بین نمایندگان ایران و عربستان برگزار شود، دیروز به یکباره خبری در رسانهها منتشر شد که همه را شوکه کرد. سایت نورنیوز، وابسته به شورای امنیت ملی ایران دیروز در گزارشی اعلام کرد که ایران و عربستان با میانجیگری چین به توافق سیاسی دست پیدا کردهاند، توافقی که به هفت سال تنش بین دو کشور پایان داد.
بیانیه سهجانبهای در پکن با امضای علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، بنمحمد العیبان، وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ یی، عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین صادر شد. در این بیانیه آمده است: «در پاسخ به ابتکار شایسته جناب شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در حمایت از گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی، براساس اصل حسن همجواری و با توجه به توافق ایشان با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتگوها بین دو کشور و همچنین تمایل به حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تأکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویههای بینالمللی، هیئتهای جمهوری اسلامی ایران به ریاست علی شمخانی و پادشاهی عربستان سعودی به ریاست دکتر مساعد بن محمد العیبان از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفند در پکن با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند».
در بیانیه مذکور عنوان شده است: «جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفتگوهای انجام شده بین دو طرف در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ از رهبری و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفتگوهای انجام شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند». این بیانیه میافزاید: «در نتیجه گفتگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند». در این بیانیه همچنین آمده است که وزرای خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات میکنند. علی شمخانی در این باره گفت: «رفع سوءتفاهمها و نگاه رو به آینده در روابط تهران-ریاض، قطعاً توسعه ثبات و امنیت منطقهای و افزایش همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس و جهان اسلام را برای مدیریت چالشهای موجود بهدنبال خواهد داشت.»
این توافقات در پکن درحالی است که از فروردین ۱۴۰۰ پنج دور مذاکره میان دو کشور در عراق برگزار شده بود تا روابط از سر گرفته شود و حتی مقامات تهران و ریاض اخیراً گفته بودند که قرار است به زودی ششمین دور مذاکرات را در بغداد برگزار کنند، اما گویا یخ روابط سرانجام در چین آب شد. پس از حمله به سفارت عربستان در تهران در دی ماه ۱۳۹۴ و اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی برجسته شیعه عربستان، ریاض روابط خود را با ایران قطع کرد و در هفت سال گذشته همواره ایران را به مداخله در امور کشورهای عربی متهم میکرد و حتی دلیل اصلی حمله به یمن هم واکنش به نفوذ تهران در این کشور بود.
وساطت چینی
میانجیگری چین بین ایران و عربستان، درحالی است که شی جینگ پینگ برای سومین دوره به عنوان رئیسجمهور چین انتخاب شد و چینیها تحت رهبری او خود را برای نقش برجسته در جهان آماده میکنند. پس از شروع جنگ اوکراین که تغییرات زیادی را در ژئوپلتیک جهانی بر جای گذاشت، چینیها و روسیه دنبال معماری نظم متفاوت در جهان هستند. مقامات پکن در یک سال گذشته بیش از پیش روی پروژه کلان خود موسوم به «یک کمربند و یک جاده» متمرکز شدهاند و برای پیشبرد آن به کمک کشورهایی مانند عربستان و ایران نیاز دارند و هر چه روابط کشورهای در مسیر این پروژه مستحکمتر باشد، کار پکن هم راحتتر خواهد بود.
عربستان و ایران به دلیل در اختیار داشتن منابع غنی نفت و گاز و قدرت تأثیرگذاری در جهان اسلام، برای طرحهای کلان چین مهم به شمار میروند و به همین دلیل سعی کرده این دو را به سمت همکاری با یکدیگر سوق دهد. از آنجا که بسیاری از اعراب تحت نفوذ سعودیها هستند، این توافق میتواند در بهبود روابط سایر کشورهای عربی از جمله بحرین، مصر و امارات با تهران هم تأثیر مثبتی بگذارد.
امریکا همواره سعی داشت بین تهران و ریاض در منطقه موازنهسازی کرده و بتواند سیاستهای خود در خلیج فارس را به پیش ببرد، اما چین طرحهای واشنگتن در منطقه را نقش بر آب کرد. از آنجا که امریکا سعی دارد با مداخله در امور تایوان، برای چین چالش امنیتی درست کند، مقامات پکن هم تلاش میکنند در مناطق تحت نفوذ امریکا جای پای خود را محکم کنند و ازسرگیری روابط ایران و عربستان هم بخشی از این پروژه است.
چین در ماههای اخیر روابط خود را با ریاض و تهران تقویت کرده است و با میانجیگری بین دو طرف هم نشان داد که بعد از این امریکا نمیتواند برای کشورهای شرقی تصمیم بگیرد و خود آنها میتوانند مشکلاتشان را حل کنند. هرچند حضور واشنگتن در خلیج فارس، نتیجهای جز تنش و درگیری بین ایران و اعراب نداشته است. عمان، عراق و ترکیه از توافق ایران و عربستان استقبال کردهاند. سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله نیز این توافق را «به نفع همه منطقه» خواند.
شاید گرهگشایی در مسیر برجام
توافق عربستان و ایران در زمانی انجام شده است که تحرکات برای بازگشت امریکا به میز مذاکرات هستهای و احیای برجام افزایش یافته است. باتوجه به اینکه امریکا مدعی است در توافق احتمالی با ایران باید منافع متحدان عربی این کشور هم تأمین شود، لذا توافق با عربستان میتواند گره کور برجام را تا حدی باز کند. از آنجا که با توافق دیپلماتیک نگرانیهای ادعایی سعودیها از تهدیدات ایران مرتفع خواهد شد، مقامات واشنگتن نمیتوانند در این زمینه بهانهتراشی کنند و ایران را به بیثباتسازی در خلیج فارس متهم کنند.
مقامات عربستان در دو سال گذشته مدعی بودند که در هرگونه توافق با ایران، سعودیها هم باید حضور داشته باشند تا منافع شیوخ عرب را در آن بگنجانند، اما مقامات تهران گفتهاند که روابط با کشورهای همسایه نباید در متن برجام باشد بلکه این اختلافات در گفتگوهای دوجانبه میتواند حل شود. باتوجه به روابط خوب چین با تهران و ریاض، و تلاش چینیها برای احیای برجام، احتمالاً سعودیها هم در این مسیر تلاش خواهند کرد غرب را به توافق احتمالی با ایران ترغیب کنند.
بازنده بزرگ
توافق ایران و عربستان در چین ضربه مهلک به صهیونیستها و آمریکا بود و گفتوگوی نتانیاهو با ایران اینترنشنال تیر خلاص به حیثیت براندازان ایرانی
ایراناینترنشنال رسانهای است که از ابتدای آشوبها هر ابزار و گفتمانی را علیه ایران فعال کرد. تریبون خود را در اختیار تجزیهطلبان و منافقین قرار داد و یکباره در رویکردی کاسبکارانه به حامی رضا پهلوی تبدیل شد. با شکست خوردن پروژه آشوب اکنون اینترنشنال رسما به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نشسته و به تریبون تهدید نظامی علیه ایران تبدیل شده تا نشان دهد برای نابودی ایران حاضر به انجام هر کاری است. رسانهای که چنین رویکردی را درپیشگرفته است، بعید نبود اگر موفق به گفتوگو با نخستوزیر اسرائیل نیز نمیشد سراغ رهبران داعش میرفت و ادبیات نابودی ایران را از زبان آنها منتشر میکرد. اینترنشنال و نتانیاهو علاوهبر هدف خود که نابودی ایران و ایرانی است، اکنون در یک امر دیگر نیز اشتراک دارند.
حاملان رویای نابودی ایران اکنون هر دو موجودیت خود را در خطر نابودی میبینند. فضای تنشهای داخلی در سرزمینهای اشغالی زبان یتسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور رژیمصهیونیستی را به اعتراف درمورد فروپاشی این رژیم گشوده و ایراناینترنشنال نیز با توافقی که بین ایران و عربستان صورت گرفته تا حد زیادی حامی مالی عربی خود را ازدسترفته دیده و برای تداوم بقا سراغ رژیمصهیونیستی رفته بلکه بتواند یک منبع تغذیه جدید برای خود بسازد ولو اگر این منبع تغذیه تیرخلاصی محسوب شود به حیثیت اینترنشنال بهعنوان رسانه جنگ.
توافق ایران و عربستان همچنین تمام رشتههای آمریکا و رژیمصهیونیستی را برای ایجاد جنگ در منطقه و تشکیل ائتلافهای ضدایرانی پنبه کرده و پروژههای امنیتی غرب را با شکست مواجه میکند. این توافق که بستر آن در پکن شکل گرفته بود همچنین این پیام را به طرف غربی میدهد که نهتنها در بعد نظامی، بلکه در بعد سیاسی نیز غرب قدرت نفوذ خود را در منطقه از دست داده و بعد از این سایر بازیگران به دور از سیاستهای تفرقهافکنانه جبهه عبری، غربی برای ثبات و امنیت منطقه تصمیمگیری میکنند.
مصاحبه با نتانیاهو؛ جدیترین نشانه شکست پروژه براندازی!
پیشتر در «فرهیختگان» با اشاره به تغییر لحن مقامات دولتهای غربی در مواجهه با ایران از شکست پروژه براندازی نوشته و ماجرا را از این منظر مورد بررسی قرار داده بودیم که براندازان، اگر در اوج التهابات خیابانی ایران از این پارلمان به آن پارلمان و از این کاخ ریاستجمهوری به آن دفتر نخستوزیری میرفتند و تلاش میکردند عکسی از خود و مقام دولتی فلان کشور اروپایی و آمریکایی را رسانهای کنند، صرفا بهعنوان اهرم فشاری علیه ایران از طرف دولتمردان خارجی سرکار گذاشته شده بودند. یعنی جریان ترحمبرانگیز اپوزیسیون که در اوج ناآرامیهای ایران دست حمایت حداکثری دولتهای خارجی را پشتیبان خود احساس میکرد و کار را دیگر تمامشده میدانست، مرحله به مرحله واقعیتهایی را به چشم دید که آنها را به دیوار سفت واقعیت کوبید!
از تغییر ادبیات سیاستمداران خارجی درباره پرونده هستهای ایران و دعوت دوباره به تداوم مذاکرات، تا سرباز زدن از قرار دادن نام سپاه در لیست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا، تا دیدارها و گفتوگوهای تلفنی انجامشده میان آنها و مقامات کشورمان که همه حاکی از آن بود که اروپاییها و البته آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند، حالا که نمیتوانند با این ارتش لمپنهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به براندازی نزدیک کنند، حداقل با جلو انداختنشان امیدها نسبت به امتیازگیری از تهران پای میز مذاکرات را افزایش بدهند. حالا براندازان که فهمیدهاند در این مدت کوتاه سر کار بودند، به سراغ حد اعلی مواجهه با ایران، یعنی تجویز و حتی درخواست حمله نظامی به ایران بهصورت علنی رفتهاند که نشانه آن را با مصاحبه تفصیلی اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی دیدیم. فارغ از متن گفتوگو و آنچه بین زراعتی و نتانیاهو گذشت، فرامتن این مصاحبه، یک پیام اصلی دارد و آن، شکست پروژه براندازی است.
یعنی در شرایطی که غربیها جز دیپلماسی، راهی را برای مواجهه با نظام ایران کارآمد نمیدانند و این را در رسانههایشان هم اعلام میکنند، براندازان سرخورده از حمایتهای سابق دست به دامن کسی شدهاند که مظهر جنگ و خونریزی است. احتمالا اگر نتانیاهو احساس نیاز نمیکرد و پای صحبتهای اینترنشنال نمینشست، آنها سرکردههای داعش خراسان یا دیگر هستههای نیمهفعال آن میرفتند تا از تاکتیکهای آنها جهت «آزادی مردم ایران» بپرسند! همانطور که روزی به نمایندگان گروهک تروریستی الاحوازیه خوشآمد گفتند و به آنها تریبون دادند تا از جزئیات عملیات تروریستیشان در اهواز، به مخاطبان اینترنشنال گزارش دهند!
نکته واضح در این میان آن است که شبکه سعودی اینترنشنال که بهتازگی خبر داد از لندن به واشنگتن مهاجرت میکند، به هر دری زد موفق نشد مردم ایران را به خیابانها بکشاند و آنها را متقاعد کند تا برای اعمال فشارهای بیشتر بینالمللی علیه کشور خود پای کارش بیایند و کمپینهایشان را ترویج و تبلیغ و امضا کنند و حالا اندک کورسوی امید خود را در التماس از نتانیاهو میبیند.
اگر در اوج التهابات برای اینکه بخشی از بدنه مخاطبانشان را حفظ کنند هرگونه فرضیه در مورد همکاری پررنگشان با جریانات تجزیهطلب را نفی میکردند و اتهامزنندگان را تهدید میکردند حالا که براندازی با شکست حداکثری مواجه شده هیچ ابایی ندارند که با نخستوزیر رژیمی گفتوگو کنند که همه دنیا از سطح دشمنیاش نسبت به «ایران» مطلعند.
بلوفهای بیثمر نتانیاهو با هدف فرار از بحران داخلی و شوک جدید توافق تهران-ریاض
یکی دیگر از پیامهای مهم گفتوگوی مفصل نخست وزیر رژیمصهیونیستی با شبکه سعودی اینترنشنال، در آن قسمت از حرفهای نتانیاهو نهفته است که او با کمک زراعتی، تلاش میکرد تنها راه مقابله با ایران را حمله نظامی عنوان کرده و تلویحا به مخاطبان داخلی و خارجی خود اینطور القا کند که دولتش برای حمله به ایران برنامه دارد. این لفاظیهای نتانیاهو که خبرنگار اینترنشنال را هم سر ذوق آورده بود زمانی معنا پیدا میکند که بدانیم این شبها در سرزمینهای اشغالی چه میگذرد. اگر بخواهیم وضعیت دولت نتانیاهو را در یک جمله خلاصه کنیم، باید گفت کابینه او این روزها یک قدم تا فروپاشی از درون فاصله دارد.
در این شب و روزهایی که خیابانهای تلآویو و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی میزبان دهها هزار معترض خشمگین از سیاستهای دولت رژیمصهیونیستی است و بهطور همزمان، این فرصت را برای شهروندان فلسطینی فراهم کرده تا با سر و شکل دادن به عملیاتهای شهادتطلبانه، وضعیت پیچیده این روزهای نتانیاهو را بحرانیتر از قبل کنند.
در این میان اما خبر توافق ایران و عربستان برای از سرگیری دوباره روابط بود که بزرگترین شوک برای دولتمردان رژیمصهیونیستی در این روزها محسوب میشود. بلافاصله بعد از رسانهای شدن این توافق میان تهران و ریاض بود که نفتالی بنت و یائیر لاپید، دو نخستوزیر پیشین رژیمصهیونیستی با حمله به بنیامین نتانیاهو، خشم خود از این توافق شکل گرفته بین دو کشور همسایه را نشان دادند.
با توجه به چنین شرایطی است که میتوان معنای تهدیدهای وقت و بیوقت نتانیاهو علیه جمهوری اسلامی ایران را فهمید. بلوفهایی که به امید برقراری دوباره ثبات در دولت بحرانزده رژیمصهیونیستی زده میشود. البته توخالی بودن تهدیدات و ادعاهای نتانیاهو علیه ایران را برای نخستینبار نخستوزیر پیشین رژیم افشا و رسانهای کرد. یائیر لاپید که چند ماه قبل در رقابت با نتانیاهو مجبور به واگذاری صندلی نخستوزیری رژیم موقت صهیونیستی به او شد حالا بلافاصله بعد از آنکه نخستوزیر فعلی رژیم به لفاظی علیه ایران پرداخت، تهدیدهای او را بلوف عنوان کرد و هشدار داد «دروغهایی که بنیامین نتانیاهو درباره آمادگی رژیمصهیونیستی برای حمله به ایران میگوید» را «برملا» خواهد کرد. حالا و با توافق روز گذشته ایران و عربستان برای از سرگیری دوباره روابط بهنظر میرسد نتانیاهو روزهای سختتری را پیشروی خود خواهد داشت و انگار حالاحالاها قرار نیست ثبات به کابینه رژیمصهیونیستی بازگردد.
بنابراین از این جهت میتوان لفاظیهای جنگطلبانه نتانیاهو علیه امنیت ایران را نمایشی و یک بلوف صرف دانست که حال و روز سرزمینهای اشغالی در چند هفته اخیر را بهخاطر داشته باشیم. او درحالی حرف از تقابل نظامی با ایران حرف میزند که درحالحاضر سرزمینهای تحت اشغالش میزبان دهها هزار شهرکنشین معترض است. تلآویو با بحران داخلی درگیر شده و این بحران بهقدری وسیع بوده که نظامیان هم دارند به صف معترضان خیابانی میپیوندند. همین مسأله را هم میتوان از جدیترین دلایل برکناری رئیس پلیس تلآویو دانست. با توجه به این موارد میتوان با اطمینان بلوفهای نتانیاهو در گفتوگو با خبرنگار ایرانی شبکه سعودی را با هدف عادی نشان دادن شرایط داخلی رژیمصهیونیستی و قوت قلب دادن به براندازان ایرانی دانست.
حملات هوایی گاه و بیگاه ارتش رژیمصهیونیستی به سوریه و غزه را هم میتوان در همین پازل معنا و تفسیر کرد. شرایط بهقدری بحرانی شده که نتانیاهو هر دستاویزی را که بتواند او را چند روزی بیشتر در جایگاه نخستوزیری نگه دارد را با تمام وجود مورد استفاده قرار خواهد داد. البته این درحالی است که همه مقامات رژیمصهیونیستی میدانند ارتش رژیم توان حمله به ایران که هیچ، از تقابل نظامی با لبنان هم عاجز است. مسالهای که واضحترین نشانهاش، تسلیم شدن تلآویو درمقابل خواسته بیروت در چالش اخیر رژیمصهیونیستی و لبنان بر سر میدان گازی کاریش بود.
اینترنشنال به دنبال اسپانسر جدید
مصاحبه چند روز پیش اینترنشنال با نتانیاهو واکنشهای بسیاری به همراه داشت. بعضی از این واکنشها مربوط به مجری این برنامه بود و برخی دیگر مربوط به صحبتهای ضدونقیض نخستوزیر اسرائیل. واکنش به مجری، شامل پیشینه او و حرفهایی است که روزی زده بود و امروز داشت برخلاف آن عمل میکرد. پوریا زراعتی خیلی قبلتر از این مصاحبه، در برنامه «بفرمایید شام» شبکه منوتو فارسی آرزوی بردن جایزه صد پوندی و اعطای آن به کودکان پاکستانی و رنجکشیده را داشت اما این روزها روبهروی کسی نشسته و از آزادی و مردم میگوید که دستش به خون هزاران کودک از مردم فلسطین تا مردم دیگر کشورها آغشته است.
فلسفه این گفتوگوی ضدایرانی زمانی مشخص میشود که خبر روز گذشته مبنیبر توافق بین ایران و عربستان برای عادیسازی روابط را مورد توجه قرار دهیم. اینترنشنال که پیش از این با توجیهات امنیتی درحال کوچ کردن از لندن بود حال با توافق بین ایران و عربستان به نظر میرسد یکی از حامیان مالی خود را تا حد زیادی از دست داده یا حداقل منابع مالی آینده خود را از جانب طرف سعودی در خطر میبیند. به همین دلیل است که رسانه جنگ علیه ایران به دنبال پیدا کردن حامیان جدیدی است که از ایده جنایت علیه مردم ایران حمایت کند.
در شرایطی که طرفهای اروپایی و آمریکا به سمت میز مذاکره با ایران حرکت میکنند گزینه دیگری جز رژیمصهیونیستی بهعنوان تنها حامی ایده نظامی علیه ایران باقی نمانده است. همین امر نیز مدیران اینترنشنال را که موجودیت رسانه خود بهعنوان رسانه جنگ را در خطر میبینند قانع کرده است تا ولو به قیمت بدنامی حداکثری به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر افراطگرای رژیمصهیونیستی اقبال نشان دهند تا بلکه وی را قانع کنند تا همانطور که روزی از داعش حمایت میکرد امروز نیز آنها را بهعنوان یک رسانه تروریستی به رسمیت شناخته و مورد حمایت قرار دهد.
رژیمصهیونیستی، رژیمی بدتر از آپارتاید
در هر دورهای از تاریخ، مساله یا ظلم به کشوری، چنان مبنا قرار میگیرد که همگان ملزم به موضعگیری درقبال آن ظلم میشوند. از 1948 تا به امروز، مساله فلسطین و اشغال آن توسط رژیمصهیونیستی، محور اصلی موضعگیریهای نخبگان و اندیشمندان کشورهای مختلف قرار گرفته. در طول این سالها، کمتر اندیشمندی دیده شده که علیه مردم فلسطین که موردظلم واقع شدند، صحبت کند و از رژیمصهیونیستی دفاع کند. اخیرا هم مجددا برخی از نخبگان جامعه علمی بر موضع خود تاکید کردهاند، نوام چامسکی فیلسوف و دانشمند علومشناختی درباره تحولات اخیر در اسرائیل گفته است: «دولت نتانیاهو درحال از بین بردن عملکرد دموکراتیک در اسرائیل است. این سیستم صرفا برای یهودیان اسرائیل بسیار خوب عمل میکند اما فلسطینیان در اسرائیل شهروند درجه دوم محسوب میشوند.» چامسکی در ادامه همین صحبت مجددا تاکید میکند: «برای فلسطینیان مظلوم در تمام اراضی اشغالی نوعی نژادپرستی وجود دارد. البته چیزی بدتر از تبعیض نژادی است، من هیچوقت نتوانستم تبعیضنژادی بگویم چون خیلی بدتر از آن است.»
چیزی که نخبهای مانند چامسکی در این چند خط گفته، کاملا متفاوت از آن چیزی است که نتانیاهو ادعا میکند. نتانیاهو در پایان مصاحبه خود با اینترنشنال ادعا کرده «جامعه اسرائیل آزاد است و به آزادی شناخته میشود.» اما چطور ممکن است که هم جامعهای آزاد باشد هم آپارتاید؟ چامسکی این را غیرممکن میداند. از طرفی، این فیلسوف برای تبیین وضعیت مردم فلسطین، به آفریقای جنوبی ارجاع میدهد و میگوید «آفریقای جنوبی بر مردمان سیاهپوست متکی بود، 85 درصد مردم آفریقا نیروی کار بودند و به آنها نیاز بود اما اسرائیل چنین نگاهی به فلسطینیان ندارد، بلکه میخواهد آنها را نابود کند. منظورم این است که آنچه اسرائیل درحال توسعه آن است نوعی سیستم استعماری جدید کلاسیک برای شهروندان درجه یک در فلسطین است.» صحبتهای چامسکی تنها نمونهای از ضدیت با رژیم اشغالگر صهیونیستی است.
نهتنها نخبگان بلکه بسیاری از مردم در سراسر جهان از این رژیم نفرت دارند، با این حال باز هم اینترنشنال با نخستوزیر این رژیم گفتوگو میکند و آن را تطهیر میکند و چهرهای مردمی از آن نشان میدهد. نتانیاهو در صحبت خود در این مصاحبه گفته مشکلات داخل اسرائیل را حل میکند و برایش حتی راهحل هم دارد، اما سوال اصلی را باتوجه به آماری که چامسکی اخیرا به آن ارجاع داده میشود اینگونه از نتانیاهو پرسید که «از این راهحل شما چه عاید مردم فلسطین میشود؟ مردمی که حتی شما حاضر نیستید آنها را شهروند معمولی در کشور خود به حساب بیاورید.»
قطعا نتانیاهو یا اسرائیل از پاسخ به این سوال طفره رفته و خواهند رفت اما اینترنشنال که این حد از منفوریت رژیمصهیونیستی را میداند، چرا به سراغ مصاحبه با نخستوزیرش رفته؟ به نظر میرسد اینترنشنال مخاطبین خود را در فضایی ایزوله فرض کرده، فضایی که دسترسی به هیچ تحلیلی غیر از اینترنشنال ندارند. با چنین پیشفرضی است که این رسانه تروریستی بدون ترس از ریزش مخاطب به سراغ یکی از منفورترین چهرههای جهان رفته تا نشان دهد درتقابل با ایران از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند.
تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود!
روی صحبت نتانیاهو در مصاحبه اخیرش بیشتر با مردم ایران و اروپاییان بود؛ البته اگر مخاطبی داشته باشد. بسیاری این مصاحبه 25 دقیقهای را نه دیدهاند و نه دنبال کردهاند، چراکه اساسا نام اینترنشنال بهقدری تیره و تار است که همگان میدانند واقعگویی در کارش نیست و تنها آنچه را که خود میخواهد به مخاطب قالب میکند.
با این حال اما گذری کوتاه بر محتوای این مصاحبه خواهیم داشت، مصاحبهای که یکی از زادهشدگان در ایران با نخستوزیر رژیمصهیونیستی داشته است. زراعتی با سوالات خود نشان میدهد قصد طرفداری از مظلوم را ندارد و از همان ابتدا برای زیر سوال بردن مظلومان و تئوریزه کردن ظلم آمده، نتانیاهو هم که از خدا خواسته، پاسخها را در راستای همان سوالات زراعتی سرهمبندی میکند. اما قسمت عجیب و جالبتوجه این مصاحبه، آنجایی است که نخستوزیر رژیمصهیونیستی چندین بار اعلام میکند قصد کمک به مردم ایران را دارد اما در همان صحبتهای خود این گفته را نقض میکند و این دو جمله را میگوید که با حمله نظامی به ایران موافق است و حتی توصیهاش به کشورهای غربی این است که با ایران مذاکره نکنند.
بعد از این صحبت، اگر یک مجری نسبتا بیطرف در مقابل او نشسته بود شاید به این تناقض در صحبت نتانیاهو اشاره میکرد و میگفت چطور نتانیاهو با حمله نظامی یا تشدید تحریمهای ایران (عدم مذاکره کشورهای غربی با ایران) قصد کمک به مردم ایران را دارد؟ مردم ایران سالهاست که از این تحریمها رنج بردهاند و تحمیل یک جنگ نظامی صرفا بر میزان رنج مردم خواهد افزود. این تنها یکی از تناقضات است و در پایان مصاحبه هم، نتانیاهو برای اینکه بهطور تصنعی و مضحکی طرفداری خود از مردم ایران را نشان دهد، میگوید غذای ایرانی مورد علاقه من «پلوی زعفرانی» است.
گویا نتانیاهو در جهانی ماورایی سیر میکند، جهانی که در آن میخواهد به ایران حمله نظامی کند و بعد «پلوی نظامی» بخورد. این جهان ماورایی برای مخاطب چندان ارزشی ندارد و باعث میشود مخاطب به یاد این دیالوگ معروف رضا عطاران بیفتد: «تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود!»
منابع:
روزنامه همشهری
روزنامه جوان
روزنامه فرهیختگان
ایرنا
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}